مصباح

السلام علی حسین و علی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین

مصباح

السلام علی حسین و علی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین

مصباح

با سلام
امیدواریم در این وبلاگ بتوانیم به درستی معارف و حقایق اهل بیت_علیهم السلام_رابیان کنیم زیرا فکر میکنم برای زندگی نیاز به الگویی هست که نه اشتباهی دراو راه داشته باشد و هم از درستی ان مطمئن باشیم .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۲۶ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

برای مشاهده متن به ادامه مطلب مراجعه کنید:

 

...
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیه مباهله
(فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم‏نبتهل فنجعل لعنه الله على الکاذبین)(آل عمران: 61).

«هرکس با تو پس از آن که آگاه شدى، به مجادله برخیزد، بگوبیایید تا بخوانیم فرزندان خود و فرزندان شما را، زنان خود وزنان شما را، و جانهاى خود و جانهاى شما را و لعنت‏خدا بر گروه‏دروغگو بفرستیم‏» .

مفسران مى‏نویسند: پیامبر اسلام(ص)به موازات مکاتبه با سران‏دول جهان، و مراکز مذهبى نامه‏اى به اسقف نجران «ابوحارثه‏»نوشت و طى آن نامه ساکنان «نجران‏» را به آئین اسلام دعوت نموداینک مضمون نامه آن حضرت:

«به نام خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب(این نامه‏اى است)ازمحمد پیامبر و رسول خدا به اسقف نجران خداى ابراهیم و اسحاق ویعقوب و احمد را ستایش مى‏کنم و شماها را از پرستش بندگان به‏پرستش خدا دعوت مى‏نمایم، شما را دعوت مى‏کنم که از ولایت‏بندگان‏خدا خارج شوید و در ولایت‏خداوند وارد آئید، و اگر دعوت مرانپذیرفتید(لااقل)باید به حکومت اسلامى مالیات(جزیه)بپردازید(که‏در برابر این مبلغ جزئى از جان و مال شما دفاع مى‏کند)و در غیراین صورت به شما اعلام خطر مى‏شود» .

و برخى از مصادر تاریخى شیعه اضافه مى‏کند: پیامبر آیه مربوط به اهل کتاب را که در آن همگى به پرستش خداى یگانه دعوت‏شده‏اند، نیز نوشت.

نمایندگان پیامبر وارد نجران شده، نامه پیامبر را به‏«اسقف‏» دادند، وى نامه را با دقت هرچه تمامتر خوانده و براى‏تصمیم شورائى مرکب از شخصیتهاى بارز مذهبى و غیر مذهبى تشکیل‏داد، یکى از افراد طرف مشورت «شرحبیل‏» بود که به عقل و درایت‏و کاردانى معروفیت کامل داشت، وى در پاسخ اسقف چنین اظهارنمود، اطلاعات من در مسائل مذهبى بسیار ناچیز است، بنابراین من‏حق اظهار نظر ندارم و اگر در غیر این موضوع با من وارد شورمى‏شدید، من مى‏توانستم راه‏حلهائى در اختیار شما بگذارم.

ولى ناچارم مطلبى را تذکر دهم و آن این که: ما کرارا ازپیشوایان مذهبى خود شنیده‏ایم: روزى منصب نبوت از نسل «اسحاق‏»به فرزندان «اسماعیل‏» انتقال خواهد یافت. و هیچ بعید نیست که‏«محمد» که از اولاد اسماعیل است، همان پیامبر موعود باشد.

شورى نظر داد که گروهى به عنوان «هیئتى از نجران‏» به مدینه‏برود، تا از نزدیک با محمد(ص)تماس گرفته و دلائل نبوت او رابررسى کنند.

شصت تن از زبده‏ترین و داناترین مردم نجران انتخاب شدند و درراس آنان سه پیشواى مذهبى بود این سه تن عبارت بودند از:

1 - «ابوحارثه بن علقمه‏» که اسقف اعظم نجران که نماینده‏رسمى کلیساهاى روم در حجاز بود.

2 - «عبدالمسیح‏» رئیس هیئت و به عقل و تدبیر و کاردانى‏معروف بود.

3 - «ایهم‏» که فرد کهنسال و شخصیت محترم ملت نجران به‏شمار مى‏رفت .

هیئت نجران، طرف عصر درحالى که لباسهاى تجملى ابریشمى بر تن‏و انگشترهاى طلا بر دست و صلیبها بر گردن داشتند، وارد مسجد شده‏به پیامبر سلام کردند، ولى وضع زننده و نامناسب آنان آنهم درمسجد، پیامبر را سخت ناراحت نمود. احساس کردند که از آنان‏ناراحت‏شده است، اما علت ناراحتى را ندانستند، فورا با عثمان‏بن عفان و عبدالرحمان بن عوف که سابقه آشنائى با آنان داشتند،تماس گرفتند و جریان را به آنها گفتند آنان اظهار داشتند که حل‏این گره به دست على بن ابى طالب(ع)است، آنان به امیرمومنان‏مراجعه کردند على(ع)در پاسخ آنها چنین گفت: شما باید لباسهاى‏خود را تغییر دهید، و با وضع ساده، بدون زر و زیور به حضورحضرت بیائید. در این صورت مورد احترام و تکریم قرار خواهیدگرفت‏» .

نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر طلا، شرفیاب محضرپیامبر شده و سلام کردند، پیامبر با احترام خاص پاسخ سلام آنان‏را داد، و برخى از هدایائى را که براى وى آورده بودند، پذیرفت.

نمایندگان پیش از آن که وارد مذاکره شوند، اظهار کردند که‏وقت نماز آنان رسیده است، پیامبر اجازه داد که نمازهاى خود رادر مسجد مدینه درحالى که رو به مشرق ایستاده بودند، بخوانند.

سیره‏نویس معروف «برهان الدین حلبى‏» مى‏نویسد: پیامبر به آنان گفت من شما را به آئین توحید و پرستش خداى یگانه، و تسلیم در برابر اوامر او دعوت مى‏کنم، سپس آیاتى چنداز قرآن براى آنان خواند.

آنان در پاسخ گفتند: اگر مقصود از اسلام ایمان به خداى یگانه‏است، ما قبلا به او ایمان آورده و به احکام وى عمل مى‏نمائیم.

پیامبر در پاسخ آنان گفت: اسلام علائمى دارد چگونه مى‏گوییدخداى یگانه را پرستش مى‏کنید درصورتى که شماها صلیب را مى‏پرستیدو از خوردن گوشت‏خوک پرهیز نمى‏کنید و مسیح را فرزند خدامى‏دانید.

نمایندگان نجران گفتند: آرى او فرزند خداست زیرا مادر اومریم، بدون نزدیکى با کسى، او را به دنیا آورد، ناچار باید اوفرزند خدا باشد در این موقع فرشته وحى بر پیامبر نازل شد و این‏آیه را آورد:

(ان مثل عیسى عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن‏فیکون)(آل عمران: 59).

تولد عیسى از مادر بدون آن که کسى با او نزدیکى کند، نزد خداهمچون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: موجودباش او هم فورا موجود شد(بنابراین ولادت مسیح بدون پدر دلیل برالوهیت او نیست).

مسیحیان نجران در مقابل منطق وحى ناگزیر شدند راه مجادله درپیش گیرند و پیشنهاد مباهله داده‏اند، در آن موقع پیک الهى نازل‏شد پیامبر را نیز به مباهله مامور ساخت، طرفین به فیصله دادن‏مساله از طریق مباهله آماده شدند و قرار شد فردا همگى براى‏مباهله حاضر و آماده شوند.

وقت مباهله فرا رسید و قرار بود که مباهله در نقطه خارج ازشهر مدینه در دامنه صحرا انجام گیرد پیامبر از میان مسلمانان وبستگان زیاد فقط چهار نفر را براى مباهله برگزید و این چهار تن‏جز على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام کسى دیگر نبود.

سران هیئت نمایندگى نجران با یکدیگر گفتگو مى‏کردند و مى‏گفتنداگر محمد با شکوه مادى به میدان مباهله وارد شود، اعتمادى به‏ادعاى او نیست، و اگر به وضع ساده همراه عزیزانش گام در صحراى‏مباهله بگذارد، عمل او گواه بر اعتماد او به نبوت خویش است تاآنجا که عزیزان خود را به میدان مباهله آورده است، هنوز در این‏گفتگو بودند که چهره‏هاى معصومى براى آنان آشکار گشت همگى باهم‏گفتند این مرد به دعوت خود اعتقاد راسخ دارد و گرنه یک فرددروغگو یا شاک عزیزان خود را در معرض بلاى آسمانى قرار نمى‏دهد ولذا با دیدن این وضع وارد شور شدند و از مباهله منصرف گشتندقرار شد هر سال مبلغى به عنوان جزیه(مالیات سرانه)بپردازند ودر برابر آن حکومت اسلامى از مال و جان آنان دفاع کنند.

عائشه مى‏گوید: روز مباهله پیامبر اسلام چهارتن همراهان خود رازیر چادر مشکى رنگى، وارد کرد و این آیه را تلاوت نمود: (انمایرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)زمخشرى‏پس از بیان نکات آیه مباهله در پایان بحث مى‏نویسد: سرگذشت‏مباهله و مفاد این آیه بزرگترین گواه بر فضیلت اصحاب کساء است‏و سندى زنده بر حقانیت آئین اسلام مى‏باشد.

داستان مباهله بزرگترین سند فضیلت‏براى اهل پیامبر است زیراالفاظ و مفردات آیه حاکى است که همراهان پیامبر در چه پایه‏اى‏از فضیلت قرار داشتند، زیرا پیامبر در این آیه، علاوه بر این که‏حسن و حسین علیهما السلام را فرزندان خود، و فاطمه(س)را یگانه‏زن منتسب به خاندان خویش مى‏خواند، از شخص على(ع)به عنوان‏«انفسنا» تعبیر مى‏کند و آن شخصیت عظیم جهان انسانى را به‏منزله جان پیامبر مى‏داند، فضیلتى بالاتر از این که یک شخص ازنظر معنویت و فضیلت‏به پایه‏اى برسد که خداوند بزرگ او را به‏منزله جان و روح پیامبر بخواند.

آیا این آیه گواه برترى امیرمومنان بر تمام مسلمانان جهان نیست؟

از روایاتى که از پیشوایان مذهبى ما وارد شده است، استفاده مى‏شود که موضوع مباهله اختصاص به پیامبر نداشته و هر فردمسلمانى در مسائل مذهبى مى‏تواند با مخالفان خود به مباهله‏برخیزد و شیوه مباهله و دعاى آن در کتابهاى حدیث وارد شده براى‏اطلاع بیشتر به کتاب «نورالثقلین‏» مراجعه بفرمائید.

در رساله حضرت استاد علامه طباطبائى(ره)چنین مى‏خوانیم:

«مباهله یکى از معجزات باقى اسلام است و هر فرد با ایمانى به‏پیروى از نخستین پیشواى اسلام، مى‏تواند در راه اثبات حقیقتى ازحقائق اسلام با مخالفان خود به مباهله بپردازد و از خداوند جهان‏درخواست کند که طرف مخالف، را کیفر بدهد و محکوم سازد  .   
التماس دعا

...
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

Leader of the Islamic Revolution Ayatollah Khamenei receiving commanders and staff of IRGC Navy asserted that:

- Negotiation with US is forbidden due to innumerous disadvantages and zero advantages it can bear. It is different from negotiating with a state which has different facilities and motivations. Current challenge of the country is because of some inconsiderate or naïve people who do not realize such realities; however, they are few and a minority in front of huge number of Revolutionary, insightful and aware people in country. But they are active, they write, speak, repeat and are supported by enemies.

- There is a reason we are against talks with US; the Islamic Republic's negotiation with US means infiltration. They want to pave the way for imposition.

- During recent Nuclear Talks they seized any opportunity to infiltrate; thanks to God, Iranian side was vigilant, but they gained chances and acted against our national interests.

- They consider no value for human lives; they attack a hospital, murder tens of patients and simply say ‘sorry, it was a mistake!’

- In Palestine, Bahrain and other places, such calamities are happening that brutality of their doers is shocking.

- Enemy’s goal was to make Persian Gulf region insecure for Iran. Presence of Revolutionary youths and IRGC Navy made the sea insecure for themselves, and they suffered damages to their navy, choppers and tankers.

 

 

 

Ayatollah Khamenei:
Our opposition to negotiation with US has a reason; the Islamic Republic's talk with US means infiltration. They want to pave the way for imposition. During nuclear talks, they seized any opportunity to infiltrate; thanks to God, Iranian side was vigilant, yet they gained opportunities to act against our national interests. Negotiation with US is forbidden as it bears innumerous disadvantages and no benefit.

 

الإمام الخامنئی:
 هناک سبب وراء عدم موافقتنا على التفاوض مع أمریکا؛ تفاوض أمریکا مع الجمهوریة الإسلامیة یعنی التغلغل والاختراق. یریدون شق طریق یتیح لهم فرض إرادتهم/ فی المفاوضات النوویة الأخیرة، لم یوفّروا فرصة اختراق وتغلغل؛ نحمد الله أن الطرف الإیرانی کان یقظا لکنهم تمکّنوا فی النهایة من العثور على فرص والإقدام على تحرکات أضرّت بالمصالح الوطنیة/ التفاوض مع أمریکا محظور لما یحمله من مضار لا تحصى ولکونه غیر مجد.

 

 

الإمام الخامنئی:
التفاوض مع أمریکا محظور لما یحمله من مضار لا تحصى ولکونه غیر مجد/ التفاوض مع أمریکا لیس کالتفاوض مع أی حکومة لا تملک هذا الکم من الإمکانیات وهذا النوع من الدوافع/ مشکلة البلاد الحالیة تکمن فی وجود بعض الأشخاص المستهترین حینا والبسطاء فی التفکیر أحیانا والذین لا یدرکون هذه الحقائق/ لا شک فی أن هؤلاء الأشخاص أقلیة فی مقابل سیل المجتمع الثوری الهائل فی البلاد، الواعی والبصیر/ لکنّهم نشطون، یکتبون، یتحدّثون، یُکرّرون والعدو یمدّ لهم ید العون والمساعدة.

 

 

الإمام الخامنئی:
یقولون لماذا تعارضون التفاوض مع أمریکا فی حین أن أمیر المؤمنین تفاوض مع الزبیر وتفاوض الإمام الحسین مع عمر بن سعد/ لقد استخدم أمیر المؤمنین والإمام الحسین لغة التحذیر فی حدیثهما مع الزبیر وابن سعد وقاموا بتوجیه النصائح إلیهما؛ لم یکن التفاوض بمعناه المعاصر/ التفاوض بالمعنى المعاصر یعنی عقد الصفقات، خذ شیئا وأعطنی شیئا/ هل عقد أمیر المؤمنین مع الزبیر والإمام الحسین مع ابن سعد صفقة معیّنة؟ هل تفهمون التاریخ على هذا النحو وتحلّلون حیاة الأئمة بهذا الشکل؟
 

الإمام الخامنئی:
لقد کان هدف الأعداء تحویل منطقة الخلیج الفارسی إلى منطقة غیر آمنة بالنسبة لإیران/ لقد أدى تواجد الشباب الثوری وحرس الثورة الإسلامیة والقوى البحریة إلى أن یغدو البحر غیر آمنا بالنسبة لهم/ لقد تضررت بوارجهم، مروحیاتهم وناقلات نفطهم.

 

رهبر انقلاب، صبح امروز:
اینکه با مذاکره با آمریکا مخالفیم علتی دارد؛ مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی یعنی نفوذ. میخواهند راه را باز کنند برای تحمیل/ در همین مذاکرات هسته ای، هرجا فرصت پیدا کردند یک نفوذی کردند؛ الحمدلله طرف ایرانی حواسش جمع بوده اما یک جاهایی بالاخره یک فرصتهایی آنها پیدا کردند و یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند/ مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر مضرات بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.

 

 

رهبر انقلاب:
مذاکره با امریکا ممنوع است بخاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد/ این فرق دارد با مذاکره با دولتی که نه چنان امکانات و نه چنان انگیزه‌ای دارد/ مشکل کنونی کشور بخاطر وجود آدمهای بعضاً بی‌خیال و یا بعضاً سهل‌اندیشی است که این واقعیات را نمی‌فمهند/ البته این افراد در مقابل انبوه عظیم جمعیت انقلابی، آگاه و بصیر کشور، معدود و در اقلیتند/ اما فعالند، می‌نویسند، می‌گویند، تکرار می‌کنند و دشمن هم به اینها کمک میکند.

 

رهبر انقلاب:
میگویند چرا با مذاکره با آمریکا مخالفت میکنید در حالیکه امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با عمرسعد مذاکره کرد/ امیرالمومنین و امام حسین در حرف زدن با زبیر و ابن‌سعد به آنها نهیب زدند و آنها را نصیحت کردند؛ بحث مذاکره به معنای امروزی نبود/ مذاکره به معنای امروزی یعنی معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی بده/ آیا امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با ابن‌سعد معامله کرد؟ آیا تاریخ را اینگونه میفهمید و زندگی ائمه را اینگونه تحلیل میکنید؟

 

 

 

...
۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

برای دانلود روی لینک زیر کلیک نمایید:

 

http://uploadboy.com/fmt6bz6rwil8.html

 

...
۱۴ مهر ۹۴ ، ۲۰:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

Iran's leaders know better...........

 

 

 

 

To view, click on the link below:

برای مشاهده کلیک نمایید:


http://uploadboy.com/fmt6bz6rwil8.html

...
۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر